جدید ترین عناوین خبری امروز
[custom-login-form btn_close="true" logo_src="https://fastzaban.com/wp-content/uploads/2022/02/logo-fastzaban-com.jpg" btn_register_class="btn_show_registerForm"] کاربر جدید هستم! [/custom-login-form][custom-register-form btn_close='true' logo_src='https://fastzaban.com/wp-content/uploads/2022/02/logo-fastzaban-com.jpg' ]
خانه » آموزش تصویری لغات ۵۰۴ واژه » آموزش تصویری 504 – درس 30
  • fastzaban
  • ۲۸ فروردین, ۱۳۹۹
  • ۱۰:۱۰
آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Verse

آموزش تصویری 504 – درس 30

فست زبان: در یکی دیگر از سری آموزش‌ لغات 504 تصویری، اینبار آموزش تصویری درس سی‌ام این کتاب را برای شما آماده کردیم. این درس نیز شامل ۱۲ واژه می باشد که به همراه تصویر، تلفظ، مترادف، مثال و ترجمه فارسی آورده شده است. حتما در ادامه با ما همراه باشید.

 

توجه مهم: این آموزش بخشی از کتاب Fast 504 استاد زنگیه‌وندی و استاد ربیعی است. برای مطالعه کامل این آموزش‌ها و سفارش این کتاب روی لینک زیر کلیک کنید.

کتاب Fast 504

لغت اول

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Depict

Depict (v.) /dɪˈpɪkt/ represent by drawing or painting; describe

ترسیم کردن، به تصویر کشاندن

The artist and the author both tried to depict the sunset’s beauty.

هنرمند و نویسنده هر دو سعی داشتند که زیبایی غروب آفتاب را به تصویر بکشند.


لغت دوم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Mortal

Mortal (adj.) /ˈmɔːrtəl/ sure to die sometime; pertaining to man; deadly; pertaining to or causing death

فانی؛ انسان (فانی)؛ مرگبار، کُشنده؛ [دشمن] خونی، دیرین

We must live with the knowledge that all living creatures are mortal.

ما باید با این آگاهی زندگی کنیم که هر موجود زنده‌‌ای فانی است.


لغت سوم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Novel

Novel (adj., n.) /ˈnɑːvəl/ new; strange; a long story with characters and plot

جدید، تازه؛ رمان

Robert was commended* by his teacher for the excellent report on the American novel, The Grapes of Wrath.

«رابرت» بخاطر گزارش ‌‌‌فوق‌العاده‌‌‌‌اش از رمان آمریکایی «خوشه‌های خشم[1]» مورد تحسین معلمش قرار گرفت.

[1] خوشه‌های خشم (۱۹۳۹): رمان مشهور و غم‌انگیز «جان اشتاین بِک» دربارۀ نبود حمایت دولتی از فقرا.


لغت چهارم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Occupant

Occupant (n.) /ˈɑːkjəpənt, ˈɑːkjʊpənt/ person in possession of a house, office, or position

[ساختمان، خانه، …] مستأجر، ساکن؛ متصدی؛ [وسیلۀ نقلیه] سرنشین

The will disclosed* that the occupant of the estate was penniless.

وصیت‌نامه آشکار کرد که ساکن آن ملک تهیدست بود.


لغت پنجم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Appoint

Appoint (v.) /əˈpɔɪnt/ decide on; set a time or place; choose for a position; equip or furnish

معین کردن؛ تعیین مکان یا زمان کردن؛ منصوب کردن؛ تجهیز کردن

The library was appointed as the best place for the urgent* meeting.

کتابخانه به‌عنوان بهترین مکان برای جلسۀ اضطراری انتخاب شده بود.


لغت ششم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Quarter

Quarter (n., v.) /ˈkwɔːrtər/ region; section; (quarters) a place to live; to provide a place to live

منطقه، محله؛ اقامتگاه؛ اسکان دادن

Ellen moved to the French Quarter of our city.

«اِلِن» به محلۀ فرانسوی‌نشین شهرمان نقل‌مکان کرد.


لغت هفتم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Site

Site (n.) /saɪt/ position or place (of anything)

محل، جا، مکان

The agent insisted* that the house had one of the best sites in town.

بنگاه‌دار تأکید می‌کرد که خانه در یکی از بهترین منطقه‌های شهر قرار دارد.


لغت هشتم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Quote

Quote (v.) /kwoʊt/ repeat exactly the words of another or a passage from a book; that is, something that is repeated exactly; give the price of; a quotation

نقل‌قول کردن؛ قیمت دادن؛ نقل‌قول

She often quotes her spouse* to prove a point.

او اغلب برای اثبات یک نکته از شوهرش نقل‌قول می‌کند.


لغت نهم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Verse

Verse (n.) /vɜːrs/ a short division of a chapter in the Bible; a single line or a group of lines of poetry

آیه؛ مصراع؛ شعر

Several verses of a religious nature were contained in the document.

آن سند حاوی چندین مصراع شعر با ماهیت مذهبی بود.


لغت دهم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Morality

Morality (n.) /məˈrælɪti/ the right or wrong of an action; virtue; a set of rules or principles of conduct

اصول اخلاقی، فضیلت اخلاقی، اخلاق

We rarely consider* the morality of our daily actions, though that should occupy* a high position in our thinking.

ما به‌ندرت به جنبۀ اخلاقی اعمال روزمرۀ خود فکر می‌کنیم، در حالیکه این موضوع باید جایگاه والایی در اندیشۀ ما داشته باشد.


لغت یازدهم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Roam

Roam (v.) /roʊm/ wander; go about with no special plan or aim

پرسه زدن، (بی‌هدف) گشتن؛ ولگردی

In the days of the Wild West, outlaws* roamed the country.

در دوران غرب وحشی[1]، یاغیان در کشور پرسه می‌زدند.

[1] غرب وحشی: ایالت‌های غربی ایالات متحده در زمانیکه اولین اروپایی‌ها در آنجا ساکن شدند (اواخر قرن نوزدهم). این اصطلاح غالباً به بی‌قانونی آن مناطق اشاره می‌کند.


لغت دوازدهم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Attract

Attract (v.) /əˈtrækt/ draw to oneself; win the attention and liking of

جذب کردن؛ جلب‌توجه کردن

The magnet attracted the iron particles.

آهنربا ذرات آهن را به خود جذب کرد.

منبع: کتاب Fast 504 استاد مهرداد زنگیه‌وندی – استاد محمدرضا ربیعی

 

 

4.5/5 - (2 امتیاز)
دیدگاه ها 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کد امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

آموزش ویدیویی 504 واژه - اختصاصی فست زبانمشاهده