جدید ترین عناوین خبری امروز
[custom-login-form btn_close="true" logo_src="https://fastzaban.com/wp-content/uploads/2022/02/logo-fastzaban-com.jpg" btn_register_class="btn_show_registerForm"] کاربر جدید هستم! [/custom-login-form][custom-register-form btn_close='true' logo_src='https://fastzaban.com/wp-content/uploads/2022/02/logo-fastzaban-com.jpg' ]
خانه » آموزش تصویری لغات ۵۰۴ واژه » آموزش لغات 504 با تصویر – درس ۲۸
  • fastzaban
  • ۱ فروردین, ۱۳۹۹
  • ۱۰:۰۰
آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Undernourished

آموزش لغات 504 با تصویر – درس ۲۸

فست زبان: در یکی دیگر از سری آموزش‌ لغات 504 تصویری، اینبار آموزش تصویری درس بیست و هشتم این کتاب را برای شما آماده کردیم. این درس نیز شامل ۱۲ واژه می باشد که به همراه تصویر، تلفظ، مترادف، مثال و ترجمه فارسی آورده شده است. حتما در ادامه با ما همراه باشید.

توجه مهم: این آموزش بخشی از کتاب Fast 504 استاد زنگیه‌وندی و استاد ربیعی است. برای مطالعه کامل این آموزش‌ها و سفارش این کتاب روی لینک زیر کلیک کنید.

کتاب Fast 504

لغت اول

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Outlaw

Outlaw (n., v.) /ˈaʊtlɒː/ an exile; an outcast; a criminal; to declare unlawful

تبهکار فراری؛ یاغی؛ قانون‌شکن؛ [اسب و قاطر] چموش

Congress has outlawed the sale of certain drugs.

کنگره فروش برخی از داروها را غیرقانونی اعلام کرده است.


لغت دوم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Promote

Promote (v.) /prəˈmoʊt/ raise in rank or importance; help to grow and develop; help to organize

ترفیع دادن؛ ترویج دادن، بالا بردن

Students who pass the test will be promoted to the next grade.

دانش‌آموزانی که در آزمون قبول شوند به پایۀ بالاتر ارتقاء خواهد یافت.


لغت سوم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Undernourished

Undernourished (adj.) /ˌʌndərˈnɜːrɪʃt, -ˈnʌr-/ not sufficiently fed 

دچار/ مبتلا به سوءتغذیه

There is evidence* that even wealthy people are undernourished because they do not eat sufficient quantities* of healthful foods.

شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد حتی افراد ثروتمند هم دچار سوءتغذیه هستند، زیرا آنها به مقادیر کافی غذای سالم نمی‌خورند.


لغت چهارم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت illustrate

Illustrate (v.) /ˈɪləstreɪt/ make clear or explain by stories, examples, comparisons, or other means; serve as an example

(با مثال) مطلبی را توضیح دادن، نشان دادن

These stories illustrate Mark Twain’s serious side.

این داستان‌ها جنبۀ جدی [آثار] «مارک تواین[1]» را نشان می‌دهند.

[1] مارک تواین (۱۹۱۰-۱۸۳۵): نویسنده و طنزپرداز مشهور آمریکایی. «تواین» شهرتش را مدیون رمان‌های «ماجراهای هاکلبِری فین» و «ماجراهای تام سایر» (۱۸۷۶) است.


لغت پنجم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Disclose

Disclose (v.) /dɪsˈkloʊz/ uncover; make known

فاش کردن، آشکار کردن

The lifting of the curtain disclosed a beautiful winter scene.

پرده که بالا رفت یک منظرۀ زیبای زمستانی نمایان شد.


لغت ششم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Excessive

Excessive (adj.) /ɪkˈsesɪv/ too much; too great; extreme

زیادی، بیش از حد، مفرط

Numerous* attempts have been made to outlaw* jet planes that make excessive noise.

تلاش‌های متعددی صورت گرفته تا [پرواز] هواپیماهای جتی که صدای زیادی تولید می‌کنند، ممنوع شوند.


لغت هفتم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Disaster

Disaster (n.) /dɪˈzæstər/ an event that causes much suffering or loss; a great misfortune

مصیبت، فاجعه

The hurricane’s violent* winds brought disaster to the coastal town.

بادهای شدید طوفان در شهر ساحلی فاجعه به بار آورد.


لغت هشتم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Censor

Censor (n., v.) /ˈsensər/ person who tells others how they ought to behave; one who changes books, plays and other works so as to make them acceptable to the government; to make changes in

بازرس مطبوعات و نمایش‌ها، سانسورچی؛ سانسور کردن

Some governments, national and local, censor books.

برخی از دولت‌ها، چه ملی و چه محلی، کتاب‌ها را سانسور می‌کنند.


لغت نهم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Culprit

Culprit (n.) /ˈkʌlprɪt/ offender; person guilty of a fault or crime

متخلف؛ [حقوق] متهم، مجرم

In the Sherlock Holmes story, the culprit turned out to be a snake.

در داستان «شرلوک هولمز[1]» مشخص شد که مقصر یک مار است.

[1] شرلوک هولمز: نام شخصیت رمان‌های جنایی «آرتور کونان دوئل». «شرلوک» کارآگاهی باهوش است که با دقت در جزئیات ریز، هر معمایی را حل می‌کند.


لغت دهم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Juvenile

Juvenile (adj., n.) /ˈdʒuːvənəl, -naɪl/ young; youthful; of or for boys and girls; a young person

جوان، نوجوان، خردسال

My sister is known in the family as a juvenile delinquent.*

در خانوادۀ ما خواهرم را یک نوجوان بزهکار می‌دانند.


لغت یازدهم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Bait

Bait (n., v.) /beɪt/ anything, especially food, used to attract fish or other animals so that they may be caught; anything used to tempt or attract a person to begin something he or she does not wish to do; to put bait on (a hook) or in (a trap); torment by unkind or annoying remarks

طعمه، دام؛ وسوسه کردن؛ مورد حملۀ مکرر و شدید قرار دادن

Eddie is a good hunter because he knows the merit* of each kind of bait for the different animals.

«اِدی» شکارچی خوبی است، زیرا ارزش هر نوع طعمه‌‌ای را برای حیوانات مختلف می‌داند.


لغت دوازدهم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Insist

Insist (v.) /ɪnˈsɪst/ keep firmly to some demand, statement, or position

اصرار کردن، (شدیداً) درخواست کردن، (مصرانه) ادعا کردن

She insisted that Sal was not jealous* of his twin brother.

او مصرانه ادعا می‌کرد که «سال» به برادر دوقلویش حسادت نمی‌کند.

منبع: کتاب Fast 504 استاد مهرداد زنگیه‌وندی – استاد محمدرضا ربیعی

 

5/5 - (1 امتیاز)
دیدگاه ها 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کد امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

آموزش ویدیویی 504 واژه - اختصاصی فست زبانمشاهده