جدید ترین عناوین خبری امروز
[custom-login-form btn_close="true" logo_src="https://fastzaban.com/wp-content/uploads/2022/02/logo-fastzaban-com.jpg" btn_register_class="btn_show_registerForm"] کاربر جدید هستم! [/custom-login-form][custom-register-form btn_close='true' logo_src='https://fastzaban.com/wp-content/uploads/2022/02/logo-fastzaban-com.jpg' ]
خانه » آموزش تصویری لغات ۵۰۴ واژه » آموزش تصویری لغات کتاب 504 واژه – درس بیست و پنجم
  • fastzaban
  • ۱۷ بهمن, ۱۳۹۸
  • ۰۹:۱۰
آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Pauper

آموزش تصویری لغات کتاب 504 واژه – درس بیست و پنجم

فست زباندر یکی دیگر از سری آموزش‌های کتاب 504 واژه، آموزش کامل تصویری درس ۲۵ این کتاب را برای شما آماده کردیم. این درس نیز شامل ۱۲ واژه می باشد که به همراه تصویر، تلفظ، مترادف، مثال و ترجمه فارسی آورده شده است. حتما در ادامه با ما همراه باشید.

توجه مهم: این آموزش بخشی از کتاب Fast 504 استاد زنگیه‌وندی و استاد ربیعی است. برای مطالعه کامل این آموزش‌ها و سفارش این کتاب روی لینک زیر کلیک کنید.
کتاب Fast 504

لغت اول

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Architect

Architect (n.) /ˈɑːrkɪtekt/ a person who makes plans for buildings and other structures; a maker; a creator

معمار، مهندس ساختمان؛ بنیان‌گذار

The famous architect, Frank Lloyd Wright, designed his buildings to blend* with their surroundings.

معمار معروف «فرانک لوید رایت[1]» ساختمان‌های خود را طوری طراحی می‌کرد که با محیط اطراف هماهنگ باشند.

[1] فرانک لوید رایت (۱۹۵۹-۱۸۶۹): معمار مشهور آمریکایی. موزۀ «گوگِنهایم» در نیویورک یکی از معروف‌ترین کارهای اوست.


لغت دوم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Matrimony

Matrimony (n.) /ˈmætrɪmoʊni/ married life; ceremony of marriage

ازدواج، زندگی زناشویی، تأهل

Because of lack of money, the sweetness of their matrimony turned sour.

بخاطر بی‌پولی، زندگی زناشویی شیرین آنها تباه شد (تلخ شد).


لغت سوم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Baggage

Baggage (n.) /ˈbæɡɪdʒ/ the trunks and suitcases a person takes when he or she travels; an army’s equipment

چمدان، اسباب سفر؛ [ارتش] ابزار و تدارکات

When Walt unpacked his baggage, he found he had forgotten his radio.

وقتی «والت» چمدانش را باز کرد، متوجه شد که رادیو‌‌‌‌ را فراموش کرده است.


لغت چهارم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Squander

Squander (v.) /ˈskwɑːndər/ spend foolishly; waste

ولخرجی کردن؛ هدر دادن، تلف کردن، اسراف کردن

Do not squander your money by buying what you cannot use.

با خرید وسایلی که از آنها استفاده نمی‌کنی، پول خودت را هدر نده.


لغت پنجم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Abroad

Abroad (adv.) /əˈbrɒːd/ outside one’s country; going around; far and wide

(به) خارج از کشور؛ بطور گسترده، در همه جا

More people are going abroad for vacations.

افراد بیشتری برای تعطیلات به خارج از کشور می‌روند.


لغت ششم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Fugitive

Fugitive (n.) /ˈfjuːdʒətɪv/ a runaway

فراری، پناهنده

Paul was a fugitive from the slums, abandoned* by all his friends.

«پال» پناهنده‌‌ای از محلات فقیرنشین بود که همۀ دوستانش او را تنها گذاشته بودند.


لغت هفتم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Calamity

Calamity (n.) /kəˈlæməti/ a great misfortune; serious trouble

فاجعه، مصیبت، فلاکت

Failure in one test should not be regarded as a calamity.

مردودی در یک امتحان را نباید فاجعه تلقی کرد.


لغت هشتم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Pauper

Pauper (n.) /ˈpɒːpər/ a very poor person

(خیلی) فقیر، مسکین، بی‌پول

The richest man is a pauper if he has no friends.

پولدارترین انسان هم اگر دوستی نداشته باشد فقیر است.


لغت نهم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Envy

Envy (n., v.) /ˈenvi/ jealousy; the object of jealousy; to feel jealous

حسادت؛ مایۀ حسرت دیگران؛ حسادت کردن

My parents taught me not to envy anyone else’s wealth.

والدینم به من یاد دادند که حسرت دارایی دیگران را نخورم.


لغت دهم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Collapse

Collapse (n., v.) /kəˈlæps/ a breakdown; to fall in; break down; fail suddenly; fold together

فروپاشی؛ سقوط کردن، فروریختن؛ از هم پاشیدن

A heavy flood caused the bridge to collapse.

سیل شدید باعث شد که پل فروبریزد.


لغت یازدهم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Prosecute

Prosecute (v.) /ˈprɑːsɪkjuːt/ bring before a court; follow up; carry on

[حقوق] تحت پیگرد قرار دادن؛ دنبال کردن

The general prosecuted the war with vigor.*

ژنرال جنگ را با قدرت دنبال می‌کرد.


لغت دوازدهم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت bigamy

Bigamy (n.) /ˈbɪɡəmi/ having two wives or two husbands at the same time

داشتن دو زن یا دو شوهر، دو همسری

Some people look upon bigamy as double trouble.

برخی دوهمسری را مشکل مضاعف می‌دانند.

منبع: کتاب Fast 504 استاد مهرداد زنگیه‌وندی – استاد محمدرضا ربیعی

 

مطالعه درس‌های دیگر آموزش کتاب 504 واژه با روش یادگیری تصویری

5/5 - (2 امتیاز)

منبع: کتاب Fast 504

دیدگاه ها 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کد امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

آموزش ویدیویی 504 واژه - اختصاصی فست زبانمشاهده