جدید ترین عناوین خبری امروز
[custom-login-form btn_close="true" logo_src="https://fastzaban.com/wp-content/uploads/2022/02/logo-fastzaban-com.jpg" btn_register_class="btn_show_registerForm"] کاربر جدید هستم! [/custom-login-form][custom-register-form btn_close='true' logo_src='https://fastzaban.com/wp-content/uploads/2022/02/logo-fastzaban-com.jpg' ]
خانه » آموزش تصویری لغات ۵۰۴ واژه » آموزش لغات کتاب 504 واژه – درس 42
  • fastzaban
  • ۲۳ بهمن, ۱۳۹۹
  • ۰۹:۳۲
آموزش لغات کتاب 504 واژه - درس 42

آموزش لغات کتاب 504 واژه – درس 42

فست زبان: به آخرین درس از مجموعه آموزش تصویری لغات کتاب 504 واژه ضروری انگلیسی یعنی درس 42 خوش آمدید. در این درس ما 12 لغت اصلی کتاب را همراه یک تصویری مرتبط جهت یادگیری و حفظ بهتر کلمه، تلفظ بریتانیایی و آمریکایی هر کلمه، ترجمه فارسی کلمه، یک مثال و ترجمه آن برای شما آماده کردیم. امیدواریم بتوانید لغات این کتاب را با این روش نوین و بسیار کاربردی یاد بگیرید و بتوانید از آنها برای تقویت دامنه واژگان تان استفاده نمایید. 

توجه مهم: این آموزش بخشی از کتاب Fast 504 استاد زنگیه‌وندی و استاد ربیعی است. برای مطالعه کامل این آموزش‌ها و سفارش این کتاب روی لینک زیر کلیک کنید.
کتاب Fast 504

چرا آموزش تصویری 504 کلمه ضروری انگلیسی با فست زبان

  1. حفظ لغت و سپردن به حافظه تصویری
  2. آشنایی با تلفظ صحیح لهجه بریتانیایی و آمریکایی هر واژه
  3. یادگیری بهترین و مرتبط ترین ترجمه فارسی
  4. یادگیری کلمه در قالب مثال
  5. ترجمه مثال
  6. رایگان بودن آموزش

اگر دوست دارید مجموعه آموزش ویدیویی 504 واژه را داشته باشید کلیک کنید.

لغت اول

 

Maintain (v.) /meɪnˈteɪn, mənˈteɪn/ keep; keep up; carry on; uphold; support; declare to be true

نگهداری کردن، حفظ کردن؛ ادامه دادن؛ حمایت کردن

Angelo maintained his hold on the jagged* rock though his fingers were becoming numb.

اگرچه انگشتان «آنجِلو» داشت بی‌حس می‌شد، ولی او همچنان با دستش صخرۀ دندانه‌دار را گرفته بود.


لغت دوم

 

 

Snub (v., n.) /snʌb/ treat coldly, scornfully, or with contempt; cold treatment

تلفظ بریتانیایی / UK

سرد برخورد کردن، کم‌محلی کردن

Darryl later apologized to Sally for snubbing her at the dance.

بعدها «داریل» بخاطر برخورد سردش با «سالی» در مهمانی رقص از او عذرخواهی کرد.


لغت سوم

Endure (v.) /ɪnˈdʊr/ last; keep on; undergo; bear; stand

تلفظ بریتانیایی / UK

دوام آوردن، پایدار ماندن؛ متحمل شدن

Dr. Hardy was confident* he could endure the hardships* of space travel.

دکتر «هاردی» مطمئن بود که می‌تواند سختی‌های سفر فضایی را تحمل کند.


لغت چهارم

 

Wrath (n.) /ræθ/ very great anger; rage

تلفظ بریتانیایی / UK

خشم، عصبانیت

After Ernie’s wrath subsided,* we were able to tell him what happened.

بعد از اینکه خشم «اِرنی» فروکش کرد، ما توانستیم به او بگوییم چه اتفاقی افتاده است.


لغت پنجم

 

Expose (v.) /ɪkˈspoʊz/ lay open; uncover; leave unprotected; show openly

تلفظ بریتانیایی / UK

آشکار کردن، افشا کردن؛ در معرض گذاشتن

Soldiers in an open field are exposed to the enemy’s gunfire.

در میدان جنگ باز، سربازان در معرض تیراندازی دشمن هستند.


لغت ششم

 

 

Legend (n.) /ˈledʒənd/ story coming from the past, which many people have believed; what is written on a coin or below a picture

تلفظ بریتانیایی / UK

افسانه؛ نوشتۀ روی سکه

Legend has exaggerated* the size of Paul Bunyan.

دربارۀ جثۀ «پال بانیان[1]» در افسانه‌ها اغراق شده است.

[1] پال بانیان: هیزم‌شکن غول‌پیکر افسانه‌ای مرزهای شمال غربی ایالات متحده که موضوع اشعار، کتب و رساله‌هایی بوده که به مضامینی اسطوره‌ای می‌پردازند.


لغت هفتم

 

Ponder (v.) /ˈpɑːndər/ consider carefully

تلفظ بریتانیایی / UK

با دقت در نظر گرفتن، سنجیدن

Not wishing to act hastily,* the governor pondered the problem for days.

فرماندار که نمی‌خواست شتاب‌زده عمل کند، چند روز به آن مسئله فکر کرد.


لغت هشتم

 

 

Resign (v.) /rɪˈzaɪn/ give up; yield; submit

تلفظ بریتانیایی / UK

استعفا دادن؛ پذیرفتن

Vito resigned his position as editor* of the school paper.

«ویتو» از شغلش به‌عنوان سردبیر نشریۀ مدرسه کناره‌گیری کرد.


لغت نهم

 

Drastic (adj.) /ˈdræstɪk/ acting with force or violence

شدید، جدی، مؤثر

The police took drastic measures to end the crime wave.

پلیس اقدامات جدی برای خاتمه دادن به موج جنایات انجام داد.


لغت دهم

 

Wharf (n.) /wɔːrf/ platform built on the shore or out from the shore beside which ships can load or unload

تلفظ بریتانیایی / UK

اسکله

We watched the exhausted* laborers unloading the cargo on the wharf.

کارگران خسته را می‌دیدیم که روی اسکله مشغول تخلیۀ بار بودند.


لغت یازدهم

 

Amend (v.) /əˈmend/ change for the better; correct; change

تلفظ بریتانیایی / UK

بهتر کردن، بهبود بخشیدن؛ اصلاح کردن

It is time you amended your ways.

زمان آن رسیده که رفتارت را اصلاح کنی.


لغت دوازدهم

 

 

Ballot (n., v.) /ˈbælət/ piece of paper used in voting; the whole number of votes cast; the method of secret voting; to vote or decide by using ballots

تلفظ بریتانیایی / UK

برگۀ رأی؛ تعداد کل آرا

Clyde, confident* of victory, dropped his ballot into the box.

«کلاید» که از پیروزی مطمئن بود، برگۀ رأی خود را داخل صندوق انداخت.

 

منبع: کتاب Fast 504 استاد مهرداد زنگیه‌وندی – استاد محمدرضا ربیعی

 

مطالعه درس‌های دیگر کتاب 504 واژه

4/5 - (5 امتیاز)
دیدگاه ها 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کد امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

رونمایی از پلتفرم جدید فروشگاه فست زبانمشاهده سایت