جدید ترین عناوین خبری امروز
[custom-login-form btn_close="true" logo_src="https://fastzaban.com/wp-content/uploads/2022/02/logo-fastzaban-com.jpg" btn_register_class="btn_show_registerForm"] کاربر جدید هستم! [/custom-login-form][custom-register-form btn_close='true' logo_src='https://fastzaban.com/wp-content/uploads/2022/02/logo-fastzaban-com.jpg' ]
خانه » آموزش تصویری لغات ۵۰۴ واژه » آموزش تصویری لغات 504 – درس ۳۴
آموزش تصویری کتاب ۵۰۴ واژه - لغت Vaccinate

آموزش تصویری لغات 504 – درس ۳۴

فست زبان: در یکی دیگر از سری آموزش تصویری کتاب 504 واژه ضروری، اینبار آموزش تصویری درس سی و چهارم این کتاب را برای شما آماده کردیم. این درس نیز شامل ۱۲ واژه می باشد که به همراه تصویر، تلفظ، مترادف، مثال و ترجمه فارسی آورده شده است. حتما در ادامه با ما همراه باشید.

چرا آموزش تصویری کتاب 504 با فست زبان

  • 1. حفظ لغت و سپردن به حافظه تصویری
  • 2. آشنایی با تلفظ صحیح لهجه بریتانیایی و آمریکایی هر واژه
  • 3. یادگیری بهترین و مرتبط ترین ترجمه فارسی
  • 4. یادگیری کلمه در قالب مثال
  • 5. ترجمه مثال
  • 6. رایگان بودن آموزش

 

توجه مهم: این آموزش بخشی از کتاب Fast 504 استاد زنگیه‌وندی و استاد ربیعی است. برای مطالعه کامل این آموزش‌ها و سفارش این کتاب روی لینک زیر کلیک کنید.

کتاب Fast 504

لغت اول

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت candidate

Candidate (n.) /ˈkændədət, ˈkændɪdeɪt/ person who is proposed for some office or honor

[انتخابات و انتصاب] نامزد، کاندید

We can have a maximum* of four candidates for the office of president.

ما حداکثر می‌توانیم چهار کاندید برای مقام ریاست داشته باشیم.


لغت دوم

آموزش تصویری کتاب ۵۰۴ واژه - لغت Precede

Precede (v.) /prɪˈsiːd/ go before; come before; be higher in rank or importance

جلوتر بودن (از)، مقدم بودن (بر)، قبل‌تر بودن

Lyndon Johnson preceded Richard Nixon as president.

«لیندون جانسون» قبل از «ریچارد نیکسون» رئیس‌جمهور بود.


لغت سوم

آموزش لغات کتاب ۵۰۴ واژه تصویری - لغت Adolescent

Adolescent (n.) /ˌædəˈlesənt/ growing up to manhood or womanhood; youthful; a person from about 13 to 22 years of age

بالغ، جوان، نوجوان

In his adolescent years, the candidate* claimed, he had undergone many hardships.

نامزد انتخاباتی ادعا می‌کرد که دوران نوجوانی‌‌‌‌اش سختی‌های زیادی را متحمل شده است.


لغت چهارم

آموزش تصویری کتاب ۵۰۴ واژه - لغت Coeducational

Coeducational (n.) / koʊedjʊˈkeɪʃənəl/ having to do with educating both sexes in the same school

آموزش مختلط (دختر و پسر)

There has been a massive* shift to coeducational schools.

جهش بزرگی به سمت مدارس مختلط وجود دارد.


لغت پنجم

آموزش تصویری کتاب ۵۰۴ واژه - لغت Radical

Radical (adj., n.) /ˈrædɪkəl/ going to the root; fundamental; extreme; person with extreme opinions

ریشه‌ای؛ اساسی؛ افراطی؛ [فرد] تندرو

The tendency* to be vicious* and cruel is a radical fault.

گرایش به ظلم و شرارت یک خطای اساسی است.


لغت ششم

آموزش تصویری کتاب ۵۰۴ واژه - لغت Spontaneous

Spontaneous (adj.) /spɑːnˈteɪniəs/ of one’s own free will; natural; on the spur of the moment; without rehearsal

خودجوش، خود بخود، ذاتا؛ بی‌اختیار

The vast* crowd burst into spontaneous cheering at the skillful play.

جمعیت عظیم ناگهان بطور خودجوش شروع به تشویق نمایش ماهرانه کردند.


لغت هفتم

آموزش تصویری کتاب ۵۰۴ واژه - لغت Skim

Skim (v.) /skɪm/ remove from the top; move lightly (over); glide along; read hastily or carelessly

(چربی، روغن، کف و غیره را) از روی چیزی گرفتن؛ نگاه اجمالی کردن؛ لیز خوردن؛ به‌سرعت خواندن

This soup will be more nourishing* if you skim off the fat.

اگر چربی روی این سوپ را بگیرید، مغذی‌تر می‌شود.


لغت هشتم

آموزش تصویری کتاب ۵۰۴ واژه - لغت Vaccinate

Vaccinate (v.) /ˈvæksəneɪt/ inoculate with vaccine as a protection against smallpox and other diseases

واکسن زدن

There has been a radical* decline in polio since doctors began to vaccinate children with the Salk vaccine.

از زمانیکه پزشکان به واکسینه کردن کودکان با واکسن «سالک» پرداخته‌‌‌اند، کاهش چشمگیری در ابتلا به فلج اطفال داشته‌ایم.


لغت نهم

آموزش تصویری کتاب ۵۰۴ واژه - لغت Untidy

Untidy (adj.) /ʌnˈtaɪdi/ not neat; not in order

نامنظم، نامرتب، شلخته

The bachelor’s* quarters* were most untidy.

محل زندگی مرد مجرد خیلی به‌هم‌ریخته بود.


لغت دهم

آموزش تصویری کتاب ۵۰۴ واژه - لغت Utensil

Utensil (n.) /juːˈtensəl/ container or tool used for practical purposes

وسیله، ابزار، لوازم

Several utensils were untidily* tossed about the kitchen.

چندین وسیله بطور نامرتب دورتادور آشپزخانه افتاده بودند.


لغت یازدهم

آموزش تصویری کتاب ۵۰۴ واژه - لغت sensitive

Sensitive (adj.) /ˈsensətɪv/ receiving impressions readily; easily affected or influenced; easily hurt or offended

حساس، آسیب‌پذیر، زودرنج

The eye is sensitive to light.

چشم به نور حساس است.


لغت دوازدهم

آموزش تصویری کتاب ۵۰۴ واژه - لغت Temperate

Temperate (adj.) /ˈtempərət/ not very hot and not very cold; moderate

ملایم، معتدل؛ خویشتن‌دار

The United States is mostly in the North Temperate Zone.

ایالات متحده عمدتاً در منطقۀ معتدل شمالی قرار دارد.

 

منبع: کتاب Fast 504 استاد مهرداد زنگیه‌وندی – استاد محمدرضا ربیعی

 

مطالعه درس‌های دیگر کتاب 504 واژه

 

برای حمایت از ما لطفا به این مطلب امتیاز دهید و با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

3.3/5 - (3 امتیاز)
دیدگاه ها 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کد امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

کلاس آنلاین استاد زنگیه وندی فروردین ١۴٠٣ثبت نام با تخفیف 40 درصدی