جدید ترین عناوین خبری امروز
[custom-login-form btn_close="true" logo_src="https://fastzaban.com/wp-content/uploads/2022/02/logo-fastzaban-com.jpg" btn_register_class="btn_show_registerForm"] کاربر جدید هستم! [/custom-login-form][custom-register-form btn_close='true' logo_src='https://fastzaban.com/wp-content/uploads/2022/02/logo-fastzaban-com.jpg' ]
خانه » آموزش تصویری لغات ۵۰۴ واژه » آموزش تصویری کتاب 504 واژه – درس شانزدهم
  • fastzaban
  • ۱۵ شهریور, ۱۳۹۸
  • ۱۱:۰۰
لغت Doubt

آموزش تصویری کتاب 504 واژه – درس شانزدهم

فست زبان: در یکی دیگر از سری آموزش‌های کتاب 504 واژه، اینبار آموزش تصویری درس ۱۶ این کتاب را برای شما آماده کردیم. این درس نیز شامل ۱۲ واژه می باشد که به همراه تصویر، تلفظ، مترادف، مثال و ترجمه فارسی آورده شده است. حتما در ادامه با ما همراه باشید.

لغت اول

واژه slender

Slender (adj.) /’slendə(r)/ long and thin; limited; slight

تلفظ بریتانیایی / UK

بلند و باریک، لاغر؛ مقدار کم یا ناچیز

Carlotta’s slender figure made her look somewhat taller than she was.

اندام لاغر «کارلوتا» باعث می‌شد قدش از آنچه که هست کمی بلندتر بنظر برسد.


لغت دوم

لغت Surpass

Surpass (v.) /sərˈpæs/ do better than; be greater than; excel*

تلفظ بریتانیایی / UK

تلفظ آمریکایی / US

بهتر بودن از، فراتر بودن از

Most farmers believe that rural* life far surpasses urban* living.

بیشتر کشاورزان اعتقاد دارند که زندگی روستایی بسیار بهتر از زندگی شهری است.


توجه مهم: این آموزش بخشی از کتاب Fast 504 استاد زنگیه‌وندی و استاد ربیعی است. برای مطالعه کامل آموزش‌ها و سفارش این کتاب روی اینجا کلیک کنید.

لغت سوم

لغت Vast

Vast (adj.) /væst/ very great; enormous*

تلفظ بریتانیایی / UK

تلفظ آمریکایی / US

بسیار بزرگ، وسیع

Vast differences between the two sides were made clear in the debate.*

در مناظره، اختلافات گستردۀ بین دو طرف آشکار شد.


لغت چهارم

لغت Doubt

Doubt (v., n.) /daʊt/ not believe; not be sure of; feel uncertain about; lack of certainty

تلفظ بریتانیایی / UK

تلفظ آمریکایی / US

باور نکردن، مطمئن نبودن

Scientists doubt that a total cure for cancer will be found soon.

دانشمندان تردید دارند که بزودی درمان کاملی برای سرطان کشف شود.


لغت پنجم

لغت capacity

Capacity (n.) /kəˈpæsəti/ amount of room or space inside; largest amount that can be held by a container

تلفظ بریتانیایی / UK

تلفظ آمریکایی / US

گنجایش، حداکثر ظرفیت

A sign in the elevator stated that its capacity was 1100 pounds.

بر تابلویی در آسانسور نوشته شده بود که ظرفیت آن 1100 پوند [۵۰۰ کیلوگرم] است.


لغت ششم

لغت Penetrate

Penetrate (v.) /ˈpenətreɪt/ get into or through

تلفظ بریتانیایی / UK

تلفظ آمریکایی / US

نفوذ کردن؛ سوراخ کردن

The thieves penetrated the bank’s security* and stole the money.

سارقان به سیستم امنیتی بانک نفوذ کرده و پول‌ها را به سرقت بردند.


لغت هفتم

لغت Pierce

Pierce (v.) /’pɪərs/ go into; go through; penetrate*

تلفظ بریتانیایی / UK

تلفظ آمریکایی / US

رخنه/ نفوذ کردن؛ [اغلب با چیزی نوک‌تیز و در اندازه‌ای کوچک] سوراخ کردن

My sister is debating* whether or not to get her ears pierced.

خواهرم در حال بحث بر سر این است که آیا گوشش را سوراخ کند یا نه.


لغت هشتم

لغت Accurate

Accurate (adj.) /ˈækjərət/ exactly right as the result of care or pains

تلفظ بریتانیایی / UK

تلفظ آمریکایی / US

درست، دقیق

Ushers took an accurate count of the people assembled* in the theater.

راهنماها تعداد دقیق افرادی که در تماشاخانه جمع شده بودند را حساب کردند.


لغت نهم

لغت microscope

Microscope (n.) /’maɪkreskoʊp/ instrument with a lens for making objects larger so that one can see things more clearly

تلفظ بریتانیایی / UK

تلفظ آمریکایی / US

میکروسکوپ

The students used a microscope to see the miniature* insect.

دانش‌آموزان برای دیدن حشرۀ ریز از میکروسکوپ استفاده کردند.


لغت دهم

لغت Grateful

Grateful (adj.) /’greɪtfəl/ feeling gratitude; thankful

تلفظ بریتانیایی / UK

تلفظ آمریکایی / US

سپاسگزار، ممنون

The majority* of pupils felt grateful for Mr. Ash’s help.

اکثر دانش‌آموزان مدیون کمک آقای «اَش» هستند.


لغت یازدهم

لغت Cautious

Cautious (adj.) /ˈkɔːʃəs/ very careful; never taking chances

تلفظ بریتانیایی / UK

تلفظ آمریکایی / US

مراقب؛ محتاط

Be cautious when you choose your opponent.*

وقتیکه حریفت را انتخاب می‌کنی، احتیاط کن.


لغت دوازدهم

لغت Confident

Confident (adj.) /kɑːnfɪdənt/ firmly believing; certain; sure

تلفظ بریتانیایی / UK

تلفظ آمریکایی / US

دارای اعتمادبه‌نفس، مطمئن

Judge Emery was confident he could solve the conflict.*

قاضی «اِمِری» مطمئن بود که می‌تواند اختلاف را حل کند.

منبع: کتاب Fast 504 استاد مهرداد زنگیه‌وندی – استاد محمدرضا ربیعی

5/5 - (2 امتیاز)
دیدگاه ها 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کد امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

آموزش ویدیویی 504 واژه - اختصاصی فست زبانمشاهده